نتایج انتخابات میاندورهای اخیر ایالات متحده آمریکا، همزمان با برملا کردن اختلاف و چندپارگی شدید در این کشور، دوگانگی سیاستها و ارزشهای آمریکایی را نیز در چارچوب ایدئولوژیهای متخاصم دموکراتها و جمهوریخواهان، به قوت نشان داد. سادهترین مثال در این مورد، جنجال و کشوقوسی است که بر سر مالکیت شرکت «توییتر» و وضعیت شبکههای اجتماعی رخ داد؛ آن هم پس از اینکه کنترل بر شبکههای اجتماعی، به ویژه توییتر، از دست چپگرایان دموکرات خارج شد.
مجله آمریکایی «پلیتیکو» در روزهای آغازین جنگ اوکراین نوشته بود: «شرکتهای بزرگ شبکههای اجتماعی میتوانند با چند کلیک، دست دولتها را از اینترنت کوتاه کنند.» اما اینک که ایلان ماسک مالکیت توییتر را به دست گرفته است، وضعیت دگرگون شده و جنجال دیگری راه افتاده است. جان کینگ، مجری ارشد شبکه تلویزیونی آمریکایی «سیانان»، در اثنای پوشش خبری نتایج انتخابات میاندورهای، به مخاطبان خود گفت: «اگر میخواهید از خبرهای مربوط به مشکلات در زمینه رایدهی آگاه شوید، خود را از شبکههای اجتماعی دور نگه دارید و به مقامهای محلی، و به ما در اینجا اعتماد کنید.»
اگر سخنان مجری سیانان را درباره انتخابات میاندورهای آمریکا، با خبرهای دروغینی مقایسه کنیم که همین شبکه درباره «بهار عربی» و سایر مسائل خاورمیانه پخش میکرد، سیاست دوگانه آمریکاییها روشن میشود. چند روز پیش شبکه سیانان این خبر را پخش کرد که کاخ سفید برای حمایت از آزادی بیان در ایران و ارائه اینترنت رایگان برای معترضان ایرانی، با ایلان ماسک در حال مذاکره است. چگونه سیانان در انتخابات میاندورهای، مردم آمریکا را از شبکههای اجتماعی برحذر میدارد، اما در بیرون از آمریکا شبکههای اجتماعی را بهترین وسیله برای آزادی بیان قلمداد میکند؟ آیا این یک تناقض آشکار نیست؟
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
لابد اگر شبکههای اجتماعی در خدمت ایدئولوژی شما باشند و مطابق اهداف و برنامههای شما عمل کنند، خوبند، اما اگر در جهت مخالف خواستههای شما حرکت کنند، بد.
جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا، هفته گذشته گفت: «نمیتوان تنها با پیروز شدن در انتخابات، میهن خود را دوست داشت.» او اخیرا شبکه اجتماعی توییتر را «پایگاه دروغپراکنی» خواند، زیرا این شبکه با اهداف و موضعگیریهای او هماهنگی نشان نمیدهد.
پیروی از سیاست دوگانه، در مورد سایر برنامهها و موضعگیریهای خارجی واشنگتن نیز صدق میکند. واشنگتن همواره میکوشد ارزشهایی را در عرصه بینالمللی ترویج کند، اما متاسفانه خودش مخالف آنها عمل میکند. این دوگانگی نهتنها اعتبار مخدوششده آمریکا و غرب را بیشتر خدشهدار میکند، بلکه همان ارزشها را نیز زیر سوال میبرد و کارکرد آنها را در سیاست خارجی بیاثر میکند.
اگر گفته مرا مبالغهآمیز میدانید، میتوانید به برخورد آنها با مالک جدید توییتر دقت کنید؛ همین آمریکاییها، اعم از مقامهای دولتی و فعالان سیاسی که همیشه برخی از کشورهای خاورمیانه را به دلیل محدود کردن آزادیها و مقید کردن شبکههای اجتماعی به باد انتقاد میگیرند، زمانی که ایلان ماسک، مالک جدید توییتر، پشتیبانی خود را از جمهوریخواهان اعلام کرد، حمله سازماندهی شدهای علیه او به راه انداختند، تا جایی که برخی از کاربران آگهیهای خود را از توییتر پس گرفتند که در نتیجه، زیانهای اقتصادی زیادی بر این شبکه اجتماعی تحمیل شد. پس این پرسش مطرح میشود که چه تفاوتی است میان آنچه کشورهای مورد انتقاد با شبکههای اجتماعی انجام میدهند و میان آنچه فعالان سیاسی و رسانههای چپگرای دموکرات در آمریکا علیه توییتر روا میدارند؟
مسلم است که جز در روش، فرق دیگری میان آنها وجود ندارد. بنا براین، میتوان نتیجه گرفت که در آمریکا دوگانگی در معیارها و در موضعگیریها بیداد میکند و همواره در قالب برخوردهای تنگنظرانه حزبی و گروهی به دور از ارزشهای عام میهنی نمایان میشود. سیاستمداران آمریکایی همیشه درباره آزادی و دموکراسی در خارج از مرزهای آمریکا، سخنرانی میکنند و به جهانیان درس میدهند، اما خودشان در داخل آمریکا بر خلاف آن عمل میکنند.
از این رو، بسیار دشوار است که کسی به سخنان آمریکاییها در رابطه با آزادیها و ساير ارزشها در عرصه بینالمللی باور کند. واقعیت این است که سیاست خارجی آمریکا در بحران عمیقی فرو رفته و اعتبار آمریکا در عرصه بینالمللی مورد تردید قرار گرفته است.
برگرفته از روزنامه الشرقالاوسط